شب های روشن

ساخت وبلاگ

این جا به من حس و حال تاریخی رو میده که خیلی کوچیک تر بودم. خیلی بچه تر بودم و خیلی ساده تر بودم. ساده بودن و متفاوت بودن. من بودن. من کی ام. هیچ کس. خیلی درد آوره که خودت رو با همه متعلقاتت هیچی نبینی. نه به این دلیل که تو کمی یا کوچیکی به این دلیل که دنیا خیلی بزرگه عظمت و شکوه بالایی داره و این طوریه که من هر روز در حال آب رفتنم. در حال کم شدنم.  + نوشته شده در ۱۳۹۹/۰۳/۱۳ ساعت 12 AM توسط زهرا  |  شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 5 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 14:41

تا کجا می توان پیش رفت؟ 

جایی برای ایست نمانده.

لحظه ای برای درنگ

و جانی برای پذیرش نمانده. 

خستگی در جانم ریشه دوانده.

 آری باید لختی آسود. 

آسودگی را می طلبم با جانی تشنه 

شب های روشن ...
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 35 تاريخ : شنبه 5 مرداد 1398 ساعت: 10:06

دارم فکر می کنم به خودم به ننوشته هایم و به کار هایی که نکرده ام. نهایتا می توانم بگویم چیزی از ارزش های ما کم نشده است. آیا کم شده؟ نه نشده! می خواهم مدتی به نوشتن بپردازم. به خلق و به ساختن و به پرد شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 60 تاريخ : جمعه 10 خرداد 1398 ساعت: 7:02

میان تاریکی عمیق نشسته ام. در خلائی برزگ و ناشناخته. یاد گرفته ام که سرسخت باشم. آموخته ام که از این ناشناخته بیاموزم. امروز شکست خورده ای بیش نیستم. آری شکست خورده ام. اما سر افکنده نه نیستم. سرافکند شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 62 تاريخ : جمعه 10 خرداد 1398 ساعت: 7:02

خودتراپی   همیشه نوشتن راه حلی بوده برای فرار از تلخ کامی ها و مسائل بغرنج. وقتی می نویسم ناخودآگاه ذهنم دسته بندی می شود و تلخ کامی ها به قواره های خود باز می گردند و در میان رشته کوه های شکست قله ها شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 9 دی 1397 ساعت: 16:41

به مرز های تنم باز گشته ام. به خودم به چیزی که هستم و اشتیاق سوزان برای چیزی که دوست دارم باشم. از این حس عجیب برگزیده بودن از این حس عجیب قهرمان خود بودن دارم صحبت می کنم. همه ما قهرمان قصه خودمان هس شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 48 تاريخ : يکشنبه 9 دی 1397 ساعت: 16:41

  دردسر     کرامت  : خدا زیاد کند این روز ها فراوانی دارد از سر و کول خودمان و شهر و روستاهایمان بالا می رود. کرامت یکی از هم ولایتی هایمان که تازه از ده آمده می گوید: فراوانی نعمت چنان زیاد است که مردم خرید شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 9 دی 1397 ساعت: 16:41

سال تمام می شود. بهانه ها برای پایان دادن به برخی مسائل با نوشد& شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 1 خرداد 1397 ساعت: 12:11

در عمق چشم های زندگی زنی زندانی است هر صبح موشانه می کندگردنبند به گردن می آویزد و تا ظهر رو به دشت های شاد لبخند می زند عصر که می شود. حیاط جارو می کشد.گرد سوز را می گیراند و در سیاهی موهایش گم می شودزل می زند به آینه  و خیال جاده های دور را در سر می پروراند.+ نوشته شده توسط زهرا در ۱۳۹۶/۱۱/۰۹ و ساعت 2 AM | شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 42 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 9:15

سلام مدتهاست که صبح ها با شادی غیر قابل وصفی از خواب بیدار می شوم. شوق زندگی کردن در درونم می جوشد و مرا خوشحال و خوشحال تر می کند، اما امروز وقتی بیدار شدم و دیدم برف همچنان می بارد چیزی دیگر در درونم شکل گرفت. یک خوشحالی زیاد و غیر قابل وصف. دلم می خواست همه مردم شهر را بیدار کنم و به آنها خبر باریدن مکرر برف را بدهم حتی وسوسه شدم که برای دوستانی که نباید، عکس بفرستم و البته برای آنها که صمیمی ترند عکسی هم فرستادم.  این روزها حال و روز خوبی دارم. سر کار می روم. یعنی دوسالی می شود که مرتب سر کار می روم اما از 15 مهر کارم را تغییر دادم و از پشت میز نشینی خودم را خلاص کردم و حالا بیشتر از همه روز های زندگی ام می نویسم و می نویسم و می نویسم. منتظرم که فیلمم را بسازم. اما باید مدتی صبر کنم. باید کاری که در دست دارم را تمام کنم. باید فیلمنامه ای را به اتمام برسانم. حالا که در این روز برفی در باره اش اینجا می نویسم می دانم و مثل روز روشن می دانم که آن را به زودی خواهم ساخت و به زودی آن را در جشنواره ها شرکت خواهم داد و باز هم به زودی چیز هایی تغییر می کنند که پیش از این هیچ یک تغییر نکرده بودند.  از سال 87 که عزم جزم کردم برای تغییر، کار های زیادی کرده ام. در ابتدا رسیدن به همین جای کوچکی که الان هستم را هم باور نداشتم. اما الان می دانم چه می خواهم و می دانم چرا می خواهم و می دانم برای شب های روشن ...ادامه مطلب
ما را در سایت شب های روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2zmaaref3 بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37